جنگل سلام
جنگل سلام
مثل تو از دست رفته ام
آتش گرفته برگِ من از
دستِ روزگار
مرداد پا به ماه و
زمین درد می کشد
دندان به لب گرفته از
این رنج بی شمار
شش ماه بین چشم تو تا
صبح فاصله ست
دی شد شب است
برف سیاه آمده،
ببار ¡¡¡
رازک
آخرین شعر سپید